ويدا خانم ويدا خانم ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

ويدا خانم. شيرين زبون ما

بچه ی ویدایی

ونوسی من توی تبلتش یک بازی داره به نام( مای پو )که بچه ی ونوسی هست که براش بازی میکنه وپول جمع میکنه وبا اون پول براش غذا ولباس میخره . وقتی که ویدایی تبلت رو میگیره و سر ونوسی رو دور میبینه میره سراغ بازی اجی وپولهاشو خرج میکنه و وقتی ونوسی میره سراغ بازیش ومقدار پولش رو میبینه  دود از سرش بلند میشه. و چاره ای ندیدیم تا اینکه یک بچه هم برای ویدا دست وپا کنیم و اسم بچه ی ویدایی هست ( مای بو ) که من وونوسی براش بازی میکنیم وپول جمع میکنیم وویدایی میاد توی چند دقیقه همه ی پولهارو برای بچه اش خرج میکنه .  و ونوسی باز هم حرص میخوره که من میگم ونوسی بچه ی خودش هست دوست داره مامانی.                ...
2 اسفند 1392

ویدایی بوف شد

چهارشنبه ای بعد از ظهر من داشتم یک پارچه ای رو برای اشپز خونه دورش رو چرخ میکردم و ویدایی رو صدا کردم که با چرخ خیاطی خودش کنار من بازی کنه . اما نینی همش میگفت برای من چرخ کن بر خلاف همیشه که خودش بازی میکرد و امد کنار من روی تخت نشست .یک دفعه ای از روی پتوی تخت سر خورد وبینی وصورتش خورد به لبه ی تیز میز خیاطی وشروع کرد به گریه کردن .اول که بغلش کردم فکر کردم که ترسیده و گریه میکنه ولی وقتی موهاش رو کنار زدم   دیدم وای روی بینی و زیر چشمش پاره شده و خون میاد .رفتم بهش اب دادم و زنگ زدم بابایی اومد .این سه نفری ناراحت بودیم که من دوست داشت بزنم زیر گریه .                       ...
2 اسفند 1392